محل تبلیغات شما



رهبر انقلاب در ابتدای درس خارج فقه این هفته خود، قبل از شروع ثبت نام کاندیداها برای انتخابات مجلس فرمودند،که هرکسی در انتخابات اسم ننویسد


از رییس علی تا سید علی

در بخشی از نامه رییس علی دلواری این سرباز مدافع وطن در برابر دشمنان به ویژه انگلیس خبیث به شیخ محمدحسین برازجانی، انگلیس ها انتشار می دهند که فلانی حمایت به قونسول جرمن دارد. به حول و قوه خداوندی از هیچ کس اندیشه و باک ندارم. می خواهند به تشر بنده را بترسانند، کما این که تلگراف تهدید آمیز به حضرت مستطاب عالی کرده بودند. در حقیقت جوابی که از طرف ذی شرف در جواب تلگراف ایشان صادر شده بود، به قدری مشعوف شدم که خداوند عالم حد آن را می داند. همین جواب بود که فرموده اید. آفرین، آفرین، آفرین خدا بر شما باد. شایسته است که عموم اهالی فارس و خلیج به داشتن وجد مبارکی مثل حضرت عالی که در این مواقع این گونه جواب قانونی دندان شکن به اجانب داده اید، فخر و مباهات نمایند. خدایت در همه حال از بلا نگه دارد استدعا دارم یک ذره فروگذاری نفرمایید. دیگر انگلیس چه عضوی [چه اعتباری] دارد که ماها باید از آن ها بترسیم و از این طرف هم حکم محکم علمای اعلام بر وجوب جهاد البته خدا با ماست و فتح و نصرت نصیب جیش ]سپاه]اسلام خواهد بود.» در زمان مدرسه هنگامی که سر زنگ تاریخ سر گذشت رییس علی دلواری ها را می خواندم بسیار ناراحت می شدم و با اینکه درس تاریخ را بسیار دوست داشتم.اما از خیانت های شاهان و درباریان بویژه قاجار و پهلوی در برابر دشمنان و استعمارگران بسیار ناراحت می شدم و همیشه غصه می خوردم که چرا امیر کبیر را کشتند و شیخ فضل الله نوری را شهید و چرا مشروطه به سرانجام نرسید.و هنگامی که شرح دلاوری و از جان گذشتگی سربازان وطن رامطالعه می کردم بر سر شوق و شعف می آمدم که وصف ناپذیر است. اما این روزها که از حال و هوای نوجوانی کمی فاصله گرفته ام و با تعمق بیشتری به تاریخ و مسائل روز می نگرم از بی کفایتی شاهان و درباریان و بعضا خائنین به وطن بود که آنگونه سربازان وطن و متعاقبا مردم و میهن را به مسلخ می برد اینروز هاکه خبرها یکی یکی بر روی خبر گذاری ها منتشر می شود. مانند اینکه نیروی هوایی سپاه؛ پهپاد چند صد میلیون دلاری آمریکا را که به خاک ایران کرده بود در ارتفاع کیلو متری با سامانه های که به دست جوانان همین مرز و بوم و با خود باوری مثال زدنی آنها ساخته شده را ساقط کردند. دربرابرراهزنی دریایی روباه پیر که خباثتش بر همگان آشکار است نفتکش حامل نفت ایران را در تنگه جبل الطارق توقیف کردند نفتکش انگلیسی را در تنگه هرمز توقیف کردند. در برابر ادعای رییس جمهور آمریکا که بعدا معلوم شد که نادرست است که ناو آمریکایی یک فروند پهپاد ایرانی را ساقط کرده است تصاویری از عرشه ناو یو اس اس باکسر را رسانه ایی نمودند. تاریخ معاصر دوباره در ذهنم مرور می کنم قرارداد 1907 میلادی ایران را عملاً به دو قسمت تحت نفوذ مستقیم بریتانیا و روسیه تقسیم کرده بود و بعد هم در قالب قرارداد 1919 ایران کاملاً به صورت تحت‌الحمایه درآمد. ایجاد قحطی و نسل‌کشی حدود ۶ میلیون ساکنان فلات مرکزی ایران بین سال‌های ۱۲۹۶ الی ۱۲۹۸ بود. از اقدامات دولت انگلستان خبیث که تاثیر بسیاری در جمعیت و قدرت ایران گذاشت، رضاخان با کمک انگلیسی‌ها روی کار آمد و در شهریور 1320 هم توسط همان انگلیسی‌ها کنار گذاشته شد. سحرگاه سوم شهریور ۱۳۲۰ ارتش انگلیس از جنوب و روسها از شمال وارد کشور شده اند و اعلام کردند که ایران دیگر کشور بی طرف نیست.رضاشاه از شاهی خلع کردند و به آفریقای جنوبی تبعید شد. ملاقات بسیار تحقیرآمیز رهبران متفقین (چرچیل و روزولت) با شاه در تهران حال در دوران جمهوری اسلامی که به نفس حضرت امام (ره) احیا و با رهبری فرهمندانه مقام معظم رهبری (دامت عزه) به چنان استواری قدرتی رسیده است که سربازان انگلیسی را در تعرض به آبهای سرزمینی آنچنان رقت بار دستگیر می کنند و در برابر راهزنی آنها قدرتمندانه نفتکش انگلیسی را توقیف می کنند. در برهه‌ای از تاریخ هستیم که ابرقدرتهای دنیا به دست فرزندان خمینی افول می‌کنند. ما فرزندان مردی هستیم که به ما آموخت:ما مظلومان همیشه تاریخ،محرومان و پابرهنگانیم،ما غیر از خدا کسی را نداریم.اگر هزار بار قطعه قطعه شویم دست از مبارزه با ظالم بر‌نمی‌داریم. مقام معظم رهبری فرمودند:چرا تهدید میکنند؟ چرا غلط زیادی میکنند؟ میگوید اگر چنین نشود، چنان نشود، ممکن است ما حمله ی نظامی به ایران بکنیم؛ اوّلاً که غلط میکنید؛ ثانیاً من در زمان رئیس جمهور قبلی آمریکا - آنوقت هم تهدید میکردند – گفتم دوران بزنودررو تمام شده؛ اینجور نیست که شما بگویید میزنیم و درمیرویم؛ نخیر، پاهایتان گیر خواهد افتاد و ما دنبال میکنیم. اینجور نیست که ملّت ایران رها کند کسی را که بخواهد به ملّت ایران تعرّضی بکند؛ ما دنبال خواهیم کرد. روزگاری همین انگلیس خبیث به بهانه محاصره هرات به سواحل جنوبی ایران لشکر کشی کرد و با ضعف دولت مرکزی هرات از مام میهن جدا شد.


تفسیر بیتی از حافظ : "مرید پیر مغانم ز من مرنج ای شیخ / چرا که وعده تو کردیّ و او بجا آورد" معمولاً در تهران‌، هر واعظی‌ را كه‌ برای‌ يک‌ دهه‌ برای‌ منبر رفتن‌ در مجلسی‌ دعوت‌ مي كردند، در شب‌ آخر وی‌ را برای‌ همان‌ دهه‌ از سال‌ ديگر نيز دعوت‌ می‌نمودند. در آخرين‌ سالي‌ كه‌ مرحوم‌ دُرّی‌ در قيد حيات‌ بود، يكشب‌ از دهه ی‌ محرّم‌ (شب‌ هشتم‌ يا نهم‌) جواني‌ از ايشان‌ قبل‌ از منبر سوال‌ مي كند كه‌: مراد از اين‌ شعر چيست‌؟: مريد پير مغانم‌ ز من‌ مرنج‌ ای‌ شيخ‌ چرا كه‌ وعده‌ تو كردیّ و او بجا آورد مرحوم‌ درّی‌ مي گويد: جواب‌ اين‌ سوال‌ را در بالای منبر مي دهم‌ تا برای‌ همه‌ قابل‌ استفاده‌ باشد. ايشان‌ در فراز منبر از قضیه ی‌ نهی‌ آدم‌ أبوالبشر از خوردن‌ گندم‌، و داستان . . . ‌ نان‌ جوين‌ خوردن‌ أميرالمومنين‌ عليه‌السّلام‌ را در تمام‌ مدّت‌ درازای‌ عمر بيان‌ می‌نمايد، و حتي‌ اينكه‌ آن حضرت‌ در تمام‌ مدّت‌ عمر ابداً نان‌ گندم‌ نخورد و از نان‌ جوين‌ سير نشد. مراد از شيخ‌ در اين‌ بيت‌، حضرت‌ آدم‌ علي‌ نبيّنا و آله‌ و عليه‌ السّلام‌ است‌ كه‌ وعده ی‌ نخوردن‌ از شجره ی‌ گندم‌ را در بهشت‌ داد ولی‌ به‌ آن‌ وفا نكرد و از امر خداوند سرپيچی‌ نمود و گندم‌ را تناول‌ كرد. و مراد از پير مغان‌ حضرت‌ أميرالمومنين‌ عليه‌السّلام‌ است‌ كه‌ در تمام‌ مدّت‌ عمر نان‌ گندم‌ نخورد، و وعده‌ عدم‌ تناول‌ از شجره گندم‌ را او ادا كرده‌ و به‌ اتمام‌ رسانيد. اين‌ مجموع‌ تفسير اين‌ بيت‌ بود كه‌ وی‌ بر سر منبر شرح‌ داد و منبرش‌ را خاتمه‌ داد. قبل‌ از پايان‌ سال‌، مرحوم‌ درّی‌ فوت‌ می كند؛ و لهذا در سال‌ بعد، در دهه‌ محرّم‌ در آن‌ مجلس‌ مَدعُوّی‌ كه‌ بايد حضور داشته‌ باشد، نمی‌تواند شركت‌ نمايد. درست‌ در سال‌ بعد در دهه‌ محرّم‌ در همان‌ شبی‌ كه‌ اين‌ جوان‌ سوال‌ را از مرحوم‌ درّی‌ می كند، وی‌ را در خواب‌ می‌بيند كه‌: مرحوم‌ درّی‌ به‌ نزد او آمد و گفت‌: ای‌ جوان‌! تو در سال‌ قبل‌ در چنين‌ شبی‌ از من‌ معنی اين‌ بيت‌ را پرسيدی‌ و من‌ آن طور پاسخ‌ گفتم‌. امّا چون‌ بدين‌ عالم‌ آمده‌ام‌، معنی‌ آن‌، طور ديگری‌ برای‌ من‌ منكشف‌ شده‌ است‌: مراد از شيخ‌ حضرت‌ ابراهيم‌ عليه‌السّلام‌ است‌، و مراد از پير مغان‌ حضرت‌ سيّد الشّهداء عليه‌السّلام‌؛ و مراد از وعده‌، ذبح‌ فرزند است‌ كه‌ حضرت‌ ابراهيم‌ بدان‌ امر خداوند وعده‌ وفا داد، امّا حقيقت‌ وفا را حضرت‌ أباعبدالله‌ الحسين‌ عليه‌السّلام‌ در كربلا به‌ ذبح‌ فرزندش‌ حضرت‌ عليّ أكبر عليه‌السّلام‌ انجام‌ داد. فردای‌ آن‌ شب‌، اين‌ جوان‌ در آن‌ مجلس‌ معمولی‌ همه‌ ساله‌ مرحوم‌ درّی‌ می‌آيد و اين‌ خواب‌ خود را بيان‌ می كند. و معلوم‌ است‌ كه‌ با بيان‌ اين‌ خواب‌ چه‌ انقلابی‌ در مجلس‌ روی‌ داده‌ است‌. شعر حافظ‌ معنی‌ اوّليش‌ معنی‌ عام است‌؛ يعنی‌ مراد از شيخ‌ همان‌ علمای‌ ظاهرند كه‌ از باطن‌ خبری‌ ندارند، و معنی پير مغان‌ استاد اخلاق‌ و عرفان‌ است‌ كه‌ رشته‌ تربيت‌ نفسانی‌ بدست‌ اوست‌؛ و مراد از وفاء به‌ وعده‌ ننمودن‌ شيخ‌ و انجام‌ وعده‌ پير مغان‌، پایبند نبودن‌ برخی‌ از دسته ی‌ اوّل‌ به‌ اصول‌ اعمال‌ و زهد از دنيا، و ملتزم‌ بودن‌ دسته‌ دوم‌ به‌ اصول‌ تزكيه‌ نفس‌ و عدم‌ توجّه‌ به‌ زخارف‌ می‌باشد. امّا معني‌ دومی‌ را كه‌ مرحوم‌ درّی‌ نموده‌ بود، لطيفه ی استنباطی‌ است‌ كه‌ دقيق‌تر است‌؛ و با حفظ‌ معنی‌ اوّل‌ جای‌ خود را می تواند به‌ خوبی‌ نشان‌ دهد. و امّا معنی‌ سومی‌ را كه‌ در خواب‌ ديده‌ است‌، دقيق‌تر از معنی‌ دوم‌ می‌باشد؛ و با حفظ‌ معنی‌ اوّل‌ و همچنين‌ حفظ‌ معنی‌ دوم‌ كه‌ به جای‌ خود صحيح‌ می‌باشند، معنی‌ خود را به طور جالب‌ و دلنشين‌ اظهار می كند. و بنابراين‌، معانی‌ متضادّی‌ در شعر نيست‌؛ بلكه‌ اين‌ معانی‌، تو در تو و باطن‌ در باطن‌ است‌. و همه ی اشعار حافظ‌ از يک‌ رموز خاصّی كه‌ حاكی‌ از كنايات‌ بديعه‌ و اسرار مخفيّه‌ و معانی‌ عميقه‌ای‌ است‌ حكايت‌ می‌نمايد. برگرفته از کتاب روح مجرد اثر مرحوم علامه آیت الله حسینی تهرانی
یاکوب ادوراد پولاک» ( – 91) پزشک یهودی اتریشی دربار ناصرالدین شاه از سال 51 تا 60 در ایران زیسته است و در این سال ها ضمن طبابت در دربار، به عنوان اولین مدرس پزشکی مدرن در دارالفنون به فعالیت پرداخت. او پس از ده سال اقامت در ایران و سفر به شهرها و مناطق مختلف ایران، به وطن خود بازگشت و با استعانت از هوش و ذهن تحلیلی خود کتابی درباره‌ی ایران نوشت به نام ایران، سرزمین و مردم آن». علاوه بر این کتاب، مقالات و رساله‌‌های مفید دیگری نیر راجع به ایران انتشار داده است. مترجم وی محمدحسین خان قاجار» بوده است.


نشانه‏هائي براي افراد با ايمان

سوره الأنعام, آيات ۹۵-۹۹
خداوند شكافنده دانه و هسته است، زنده را از مرده خارج ميسازد و مرده را از زنده، اين است خداي شما پس چگونه از حق منحرف ميشويد؟ (۹۵)

او شكافنده صبح است و شب را مايه آرامش و خورشيد و ماه را وسيله حساب قرار داده است، اين اندازهگيري خداوند تواناي دانا است. (۹۶)

او كسي است كه ستارگان را براي شما قرار داد تا در تاريكيهاي خشكي و دريا بوسيله آنها هدايت شويد، نشانه‏ها(ي خود) را براي كساني كه مي‏دانند (و اهل فكر و انديشه‏اند) بيان داشتيم. (۹۷) او كسي است كه شما را از يك نفس آفريد، در حالي كه بعضي از انسانها پايدارند (از نظر ايمان يا خلقت كامل) و بعضي ناپايدار، ما آيات خود را براي كساني كه مي‏فهمند بيان نموديم. (۹۸)


اوائل روزهای سال 1380 با جمعی از دوستـــان عازم شهر مقدس قـــم شدیم در ایام حضور در قم با محقق بزرگواری آشنا شدیم که در مورد ظهور و نشانه های آن تحقیقات گسترده ای انجام داده بود و با استدلالهای روائی جالب معتقد بود که ظهور بسیار نزدیک است نکات علمی سخنان ایشان، هر شنونده ای را به تفکر وامیداشت و قضیه فراتر از یک ادعای احساسی و بی بنیان بود تا این که در همان ایام توفیق، یارِ جمع دوستان شد و در صبح یک روز بهاری موفق به حضور در بیت علامه حسن زاده آملی (حفظه الله تعالی) شدیم و از نزدیک این دانشمند گرانقدر را زیارت کردیم داستان چگونگی حضور در محضر ایشان و ساعتی که در خدمت معظم له بودیم خود جریانی شیرین و درس آموز است که وقت مستقلی برای بیان میخواهد که در این مقال مختصر نمیگنجد Inline image 4 اما آنچه باعث شد آن جلسه برای این حقیر به یاد ماندنی و سرنوشت ساز شود مطرح شدن ماجرای تحقیق برادر محققمان درمورد ماجرای ظهور ونشانه های آن بود آن طلبه فاضل به تفصیل موضوع را برای حضرت علامه شرح دادند و ایشان با ادب و حوصله مثال زدنی به دقت به سخنان ایشان گوش دادند همه دوستان حاضر در جلسه لحظه شماری میکردند تا عکس العمل علامه حسن زاده را در قبال مسائل مطرح شده مشاهده کنند بعد از پایان سخنان برادر بزرگوار، استاد لحظه ای تامل کردند و سپس با خنده شیرین و معنا داری به جمع نگاه کرده و با آن لهجه شیرین فرمودند خلاصه عرائض حضرات این است که میخواهید بفرمایید که ظهور حضرت نزدیک است؟ با تایید دوستان ایشان فرمودند اگر بــــگویم ظــــهور اتفـــاق افتـــــاده چه؟ همه جا خوردیم. اصلا انتظار چنین مطلبی را از ایشان نداشتیم همه مات و متحیر این سخن ایشان بودیم و نمیدانستیم چه بگوییم علامه که متوجه تحیر جمع شده بود با بیانی حکیمانه این گونه مطلب را توضیح دادند برای توضیح مطلب باید مثالی بیان شود پرودگار متعال قواعد عالم ملکوت را نظیر و شبیه قواعد عالم ملک قرار داده و عالم تکوین را منطبق با عالم تشریع خلق کرده تا بشر با پی بردن به اسرار و قواعد عالم ملک و تکوین، پی به اسرار ملکوت و تشریع ببرد و از این هماهنگی و شباهت حکمتهایی استفاده کند یکی از این قواعد مسلم و عمومی طبیعت، تدریجی بودن تحولات میباشد فی المثل حرکت وضعی زمین و در پی آن طلوع و غروب خورشید یک فرایند تدریجی است اگر خورشید به یک باره در آسمان زندگی مادی و طبیعی طلوع یا غروب کند در روند حیات اختلال ایجاد میشود و هیچ موجود زنده ای قادر به تطبیق خود با تغییر وضعیت نور در میدان حیات نخواهد بود و نظم زندگی به هم میریزد خورشید باید به تدریج غروب و طلوع کند تا موجوداتِ تحت تاثیر خورشید بتوانند خود را با تغییرِ رخ داده تطبیق کرده و حیات به چرخه ی نظم خود ادامه دهد نظیر همین اتفاق نیز در حیات معنوی و ملکوتی بشر، در حال، اتفاق افتاده است علامه بزرگوار در توضیح این مطلب فرمودند امام معصوم، خورشید آسمان حیات معنوی بشر است و طلوع و غروب ایشان در صحنه حیات بشر تابع قواعدی شبیه قواعد طبیعی خورشید است اگر مقوله غیبت و ظهور حضرت بطور دفعی و بدون هیچ زمینه ای واقع شود، مسلما جوامع بشری تاب این تحول شدید را نخواهد داشت بدین علت حکمت الهی مقتضی تدریجی بودن این اتفاق عظیم است با بررسی تاریخ حیات با برکت حضرت در میابیم که این اتفاق درمورد غیبت حضرت واقع شده است غیر از اینکه حیات سه امام همام قبل از امام عصر(عج) تقریبا به حالت غیبت بوده و نوعی تمرین برای شیعیان برای زندگی مومنانه بدون ارتباط فیزیکی با امام بود غیبت حضرت به دو مرحله غیبت صغری و کبــــــری تقسیم میشود مرحله غیبت صغری به مثابه آماده کردن مردم برای غیبت اصلی و طــــــولانی حضرت بوده است همین حکمت در دوران ظهور حضرت هم رعایت خواهد شد بشری که در طول صد ها سال در دل ظلمت زندگیِ بدون حاکمیت فرهنگ توحیـــــدی-ولایــــــی نشو و نما پیدا کرده ظرفیت تحمل ناگهانی نور وجودی که به تعبیر قرآن زمین را اشراق میکند "اشرقت الارض بنور ربها." را ندارد لذا باید واسطه در این بین وجود داشته باشد بدین معنا که مجالی برای تجلی نور ایشان در وسعت های محدود بوجود آید، که مردم بتوانند خود را برای حضور آن مقام رفیع آماده کنند سپس آن عارف روشن ضمیر تاملی کرده و با قاطعیت، جملاتی فرمودند که باعث شد جمع حاضر به وجد آمده و طوفانی از شادی و سرور در دل و جان حضار پدید آید و آن از این قرار بود قرائن و شواهد نشان میدهد انقــــلاب اســـلامی و نــــظام مقـــــدس جمهـــــوری اســـــلامی ایران ظهور صغرای حضرت بقیه الله الاعظم و بین الطلوعین حکومت جهانی امام زمان ارواحنا فداه میباشد آنگاه این مژده بزرگ را بیان مثال هایی شرح دادند ایشان فرمودند مثلا این مراسمات عبادی و معنوی را ببینید روزی در همین شهر قم، اگر چند طلبه بصورت انفرادی و با هزینه شخصی چند روزی اعتکاف میکردند، میگفتیم الحمد الله معنویت در حوزه پیشرفت کرده ولی اکنون میبینیم چند هفته قبل از ایام اعتکاف شاهد جوانانی هستیم که چندین شبانه روز و در سخت ترین شرایط و با کم ترین امکانات در مساجد و حرمها معتکف میشوند و عمده هدف خود را خود سازی برای آمادگی ظهور اعلام میکنند مگر در ایام رژیم گذشته عموم مردم از معارف اهل بیت و ادعیه ایشان اینقدر اطلاع داشتند!؟ در روز عرفه در غیر صحرای عرفه شاید خواصی پیدا میشدند که دعای عرفه سید الشهدا را با آن مضامین بلند و عرشی را قرائت میکردند؛ اما اکنون چه؟ از ظهر تا عصر عرفه، مساجد ، حرمها و خیابانهای اطراف و رسانه ها بسیج میشوند تا میلیونها انسان اعم از نوجوان و جوان و پیر و زن و مرد و عامی و عالم در کنار هم نشسته و با ناله و تضرع، این دعای به این حجم را قرائت میکنند اینها فرج امام زمان نیست، پس چیست؟ زمانی بر این ملت گذشت که حتی در میان خواص کمتر کسی پیدا میشد که بتواند قرآن را از روی مصحف، به درستی قرائت کند تا چه رسد به درک معانی و معارف قرآن اما اکنون میبینیم که درسراسر کشور دهها هزار حافظ و قاری قرآن تربیت شده اند که بدنبال درک حقائق قرآن و عمل به آنها هستند آیا اینها جلوه های ظهور نیست؟ نمـــاز جمـــعه ها، راهپیـــمایی ها، جهـــادها و شهــــادت ها، احیـــاء مهـــدیه ها و جمـــکران، اقـــــبال مردم به دعـــــای ندبــــه و. همه و همه نشان از یک خیزش عظیم و تحولی بی سابقه در تاریخ تشیع و همه جلوه هایی از ظهور صغری است انقـــــلاب اســـــلامی ایـــــران، ظهـــــور برنــــامه ای، شخصیـــــتی و حقــــوقی حضرت مهـــــــدی موعـــــود(عج) بوده و ظهــور جهانی و اصلی حضرت، ظهـــور شخصی و حقیـــقی ایشــان میباشد هر کس هر کاری میخواهد در دوران ظهور انجام دهد الان شروع کند چون وقتش فرا رسیده و زمینه اش از هر جهت آماده است راوی : حجت الاسلام حسین نژاد

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها